بسم اله الرحمن الرحمیم
پنجم فروردین1394
جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری
با سلام و عرض تسلیت، آرزوی توفیق و تبریک سال جدید
روز شنبه مورخ 16 اسفند 93 آقایی از دادگاه انقلاب اوین، دایره اجرای احکام، به من تلفن کرد و پرسید: «شما فلانی هستید؟»، پاسخ مثبت مرا که شنید، گفت: «تا یک ساعت دیگر به آقای نصیری پور در زندان اوین مراجعه کنید». پرسیدم: «موضوع چیست؟»، گفت: «مربوط به وثیقه شماست». پرسیدم: «وثیقه من چه مشکلی دارد؟» گفت: «در اینجا به شما خواهند گفت»، اصرار من برای وقوف بر علت احضار، آن هم تلفنی، فایده ای نداشت. با او خداحافظی کردم.
از یکی از وکلایم درخواست کردم که با مراجعه به دایره اجرای احکام، علت را پرس و جو کنند. با مراجعه ایشان به دایره اجرای احکام در روز بعد، آقای نصیری پور نبودند و کارمند آن دایره گفته بود که : «حکم موکل شما قطعی شده و باید اجرا گردد.» موقعی که تعجب وکیل مرا می شنود می گوید که: «فعلا آقای نصیری پور نیستند، بعد از تعطیلات مراجعه کنید ولی ما حکم جلب صادر کرده ایم»!
جناب آقای روحانی
هم مکالمه تلفنی با من وهم اظهارات کارمند دایره اجرای احکام با وکیل اینجانب، مشکوک، غیر قابل فهم و کاملا غیر منتظره است.
مطلع هستید که پرونده جدیدی که وزارت اطلاعات برایم ساخته و پرداخته، هنوز به صدور حکم منجر نشده و جلسه آینده دادگاه، سوم خرداد 1394 میباشد. پرونده سال 79 که بازداشت پانزده نفر از فعالان ملی – مذهبی، با آن کلید خورد در 29 بهمن 1382 حکم قطعی آن صادر شده و در مورد اینجانب اجرا نگردید. لذا،حداکثر در بهمن1392 شامل مرور زمان شده است. تایید مرور زمان شدن آن پرونده، توسط عده ای از قضات در پرونده سایر دوستان که «هم پرونده» من بوده اند، بارها با صراحت آمده است. مشخصاً در پرونده آقای دکتر ملکی. حال این سوال پیش می آید که باز مسئولان ملی– مذهبی ها در وزارت اطلاعات چه خوابی برای حقیر دیده اند که با تحت فشار قرار دادن قوه قضاییه،قصد «اجرای حکم» غیر قانونی را دارند؟! به طور خلاصه باید به اطلاع برسانم که:
- از شهریور 1392 وزارت اطلاعات مقامات قضایی اوین را تحت فشار قرار داده که بر علیه من پرونده سازی کنند. یک بار این تقاضای وزارت اطلاعات توسط بازپرس محترم شعبه 2 اوین رد و قرار منع تعقیب صادر شده و علت آن آببپببببفقدان مستندات قانونی بوده است.
- تهاجم ماموران وزارت اطلاعات در نهم تیر ماه 1393 به محل سکونت ما، ظاهرا برای «جمع آوری مستندات» و «قانع کردن» مقامات قضایی بوده است. اینبار مقامات قضایی اوین، تحت فشار وزارت اطلاعات با گرفتن 500 میلیون تومان وثیقه و ممنوع الخروج کردن اینجانب، فرایند پرونده سازی را علیه من، کلید زده اند که منجر به صدور کیفر خواست و ارجاع پرونده به شعبه 15 دادگاه انقلاب شده است. این پرونده در جریان است و هنوز حکمی برای آن صادر نشده است.
- آنچه در سال 1379 به بازداشت و پرونده سازی بر علیه 15 نفر از فعالان ملی – مذهبی، تحت عنوان «بر اندازی قانونی»! منجر شد و بیش از یک سال سلول انفرادی و بازجویی و تبلیغات وسیعی را به دنبال داشت، در نهایت به صدور حکم زندان برای این 15 نفر – در یک پرونده- در بهمن ماه 1382 قطعی شد که اجرای آن برای اکثریت ما صورت نپذیرفت و در نهایت در بهمن 1392، شامل مرور زمان گردید و همانطور که در فوق آمد، مورد تایید عده ای از قضات در پرونده های بعدی گردیده است.
- پس از وقایع 1388 ، تهاجم جدید وسیعی بر علیه ملی – مذهبی ها شروع شد که به فرار عده ای از آنها و آوارگی در کشورهای دیگر و شهادت دو نفر در تشییع جنازه مهندس سحابی و زندان و بازداشت عده ای دیگر، گردید.
- در نامه ای در 25 شهریور 1393 به جنابعالی، پرونده سازی جدید علیه خودم را توضیح داده ام – که همراه این نامه منتشر میکنم- در نامه های بعدی از جنابعالی و وزیر محترم اطلاعات خواستم که این وزارتخانه، شکایت خود را پس بگیرد که نه تنها این درخواست تحقق نیافت بلکه به قول شفاهی کارمند دایره اجرای احکام اوین «حکم جلب صادر شده است».
- گناه من فقط دو چیز است:
الف- حمایت از کاندیداتوری جنابعالی در سال 1392، که در راستای تقویت امنیت ملی بود که بسیار مورد تهدید قرار گرفته بود.
ب- نوشتارهایی در آسیب شناسی روند حکومت مداری پس از وقایع 1388 که مستقیما برای مسئولان مملکتی ارسال گردیده و در ضمن حمایت از مذاکرات هسته ای.
- آنچه مقامات اطلاعاتی – امنیتی، پس وقایع 1388 در دستور کار خود قرار داده بودند، تشدید فشار به فعالان مدنی، رسانه ای، سیاسی و… بود تا یا آواره شوند یا تن به حبس و حصر دهند. ظاهراً بعد از انتخاب جنابعالی و رویکرد متفاوت شما و وزیر اطلاعات، تغییر محسوسی در این دستورکار قرار نگرفته و همچنین با ترفندهای شبه قانونی، روال گذشته در حال اجراست.
- من در 70 سالگی و گذر از دوران «دنیا دوستی» و «مقام پرستی» و… نه قصد آوارگی دارم و نه قصد تسلیم در مقابل کسانی که تنها راه حل معضلات و مشکلات پیچیده ایران را زندان، آوارگی، مرگ، تهدید، تحدید و انزوا و سرکوب اندیشمندان و فعالان سیاسی – مدنی، میدانند. لذا آماده ام که یا توسط مسئولان اطلاعاتی و زندانبانان و یا تحت شرایط بیماری زایی زندانها – طبق گفته وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- بالاجبار تن به جبر تحمیلی دهم.
- جنابعالی و وزیر محترم اطلاعات نه به عنوان رئیس جمهور و وزیر، و نه به عنوان حقوق دان و روحانی، بلکه به عنوان مسلمان به این پرونده سازی وزارت اطلاعات ورود کنید تا حداقل برای شما دو نفر مسئول روشن شود که در بدنه وزارت اطلاعات چه میگذرد؟ در تقابل با رویکرد سیاسی – فرهنگی شما، همچنان رویکرد امنیتی – پرونده سازی قبلی جاری است.
با آرزوی توفیق جنابعالی
حسین رفیعی
ضمائم:
- نامه مورخ 25 شهریور 1393 به ریاست محترم جمهوری
- نامه مورخ 25 شهریور 1393 به بازپرس محترم شعبه 2 دادسرای اوین
- نامه مورخ مرداد ماه 1392 به ریاست محترم جمهوری
گیرندگان رونوشت: ایلنا، ایسنا و ایرنا