حسین رفیعی
انحصاری شدن قدرت و عوارض آن (8)
️ عوارض تضاد ملت ـ امت
✅ با اولویت «امت» بر «ملت»، تمامی امکانات سختافزاری و نرمافزاری مملکت جهتگیری آن مشخص شد. اصل «اصالت انسان» به تعبیر آیتالله منتظری و خیلی از فقهای دیگر، تبدیل شد به اصل «اصالت اسلام» و«اصالت اسلام» تبدیل شد به «اصالت شیعه» و «اصالت شیعه»، تبدیل شد به «اصالت شیعهی ولایی». و به خودی، غیرخودی تظاهر یافت، جامعه و مردم ایران را تقسیم کرد به افراد مورد اعتماد و افراد غیرقابل اعتماد. افراد قابل اعتماد بسیار محدود و معدود شدند، بطوری که طبق یک تحقیقات گسترده در امریکا (بروجردی ـ رحیمخانی) در چهل سال گذشته فقط 2332 نفر کلیهی مناسب سطوح بالای حاکمیت را در اختیار داشتهاند، مجلسها، کابینهها، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت، فرماندهان نظامی، خبرگان رهبری، مدیر عاملان بانکهای اصلی و غیره در تصاحب این عده بوده است.
✅ با تعریف خودی؛ کارشناسان، اساتید دانشگاه، روشنفکران، هنرمندان زیادی جلای وطن کردند، از جمله کارآفرینان، فنآفرینان و به طور کلی، فرار مغز و سرمایه، در چندین مرحله، در هر بحران اجتماعی که پیش آمد، این فرار اتفاق میافتد، بطوری که تعداد مهاجرین ایرانی را بین 4 تا 6 میلیون نفر و سرمایه اینها را بین 800 تا 2000 میلیارد دلار برآورد میکنند. حاکمیت اصلاً نگران این موضوع نبود، رؤسای جمهور در نیویورک از ایرانیان دعوت به بازگشت میکردند ولی کسی قبول نمیکرد چون میدانست که رؤسای جمهور ایران، قدرت دفاع از آنها را ندارند و اصل تشویق دگراندیشان (غیرخودیها) به مهاجرت یک اصل تغییرناپذیر است. حتی زندانیان سیاسی تشوق به مهاجرت میشدند.
✅ امکانات ملی برای توسعه، مانند، توریسم، انرژیهای پاک، تکنولوژیهای نوین و سرمایه و تکنولوژی خارجی، مورد توجه مدیران مورد قبول قرار نمیگرفتند، چون مدیران ارشد اختیار، قدرت و توانایی فکری و مدیریتی نداشتند که به آیندهی ایران فکر کنند. مدیران هزینه بودند و نه مدیران تولید و توسعه. نفتی فروخته میشد، پولی میآمد، به نوعی تقسیم میشد، البته با استراتژی شناخته شدهی اولویت امت، خرج میشد. ایران به عنوان یک واحد جغرافیایی مورد نظر نبود. در همان مختصر توسعهای که میشد؛ توسعه و پیشرفت اقتصادی را در استانهای مرزی، میتوانیم مقایسه کنیم با استانهای شیعهنشین اصفهان، یزد، کرمان و غیره.
✅ به دلیل مهاجرت نخبگان؛ I.Q. متوسط مملکتی به 84 کاهش یافته و سالی 5/1 واحد روند نزولی دارد و این کاملاً برای مسوولان ارشد، عادی است و هیچ اقدامی برای تغییر آن نمیشود. چون در حلقههای خودیها، کادرهای آینده را تربیت میکنند نهادهای آموزشی خود را تأسیس میکنند و به امکانات ملی توجه ندارند. فساد گسترده در بین مدیران و آقازادگان هم به همین دلیل است که رقابتی در مورد انتخاب اصلح و اعلم در بین تحصیلکردگان دانشگاهی نیست. وابستگی به خودیها اصل است و شیعه ولایتی بودن. و شیعه ولایتی بودن تظاهر ظاهری است ونه اعتقاد باطنی. گسترش نفاق.
✅ با مهمترین اعیاد ملی، نوروز، چهارشنبهسوری، جشن سده، جشن مهرگان، مقابله میشود و برجستهترین شخصیتهای ملّی؛ دکتر مصدق، دهخدا، ستارخان، باقرخان باقرخان، کمالالملک، مولوی، شجریان، بنان و هزاران نفر دیگر را مقایسه کنید با یک روحانی بسیار معمولی در یک شهرستان در قرون گذشته. شخصیتهای ملی فراموش شده هستند و برای روحانیون سمینار و کنگرههای متعدد برگزار و به معرفی آنها پرداخته میشود. آرامگاه دکتر مصدق که میتواند یک جاذبهی توریستی برای تمام مردم جهان باشد، همیشه درب آن قفل است و حتی طرفداران او هم نمیتوانند در مراسم سالمرگ این اسطورهی مبارزه با استعمار در جهان اسلام و در جهان سوم، شرکت کنند ولی یازده هزار امامزاده، مرتباً مرمت میشوند و امامزاده جدید کشف میشود تا حدی که صدای بعضی هم درآمده که بس کنید!
✅ رئیسجمهور میگوید که دوسوم بودجه سالانه در اختیار او نیست و از قبل وضع آن معلوم شده است. بودجهها در راستای اصل اولویت امت است، خرج میشوند. همسر جانباز، علناً، اعلام میکند که پروتز هوشمند در مرکز مربوطه به جانباز ایرانی که 38 سال است رنج میبرد، تعلق نمیگیرد و به او میگویند که این پروتزها، مخصوص مدافعین حرم و مجروحین سوری، لبنانی و یمنی و… است و برای آنها مجانی میباشد و بودجهاش مستقیماً از بیت رهبری تأمین میشود. (خانم عاطفه پهلوان، همسر جانباز 45 درصد. رسانههای مجازی) البته فوراً توسط معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید، سخن این همسر جانباز جنگ تحمیلی، تکذیب میشود. شگفتی آنجاست که هیچ نهاد رسانهای در یک فضای برابر و رودررو به آن رسیدگی نمیکند. از این گذشته مگر لشکریان فاطمیون و زینبیون از کشورهای همسایه استخدام نمیشوند و به سوریه اعزام نمیگردند؟ و هزینه آنها پرداخت نمیشود؟! تا بشار اسد حفظ شود. آنهم با چه هزینهای!
✅ آثار باستانی منحصر بفرد جهانی؛ پرسپولیس، پاسارگاد و صدها اثر دیگر در حال تخریب هستند ولی از امامزادههای کشف شده به خوبی مراقبت میشود. منابع مناسب به آثار ملی تعلق نمیگیرد ولی آثار مذهبی منابع کافی دارند.
✅ میرحسین موسوی در نامه استعفای خود از نخستوزیری در 14 شهریور 1367 به ریاست جمهوری میگوید که از 5 کانال، امریکا مذاکره میشود، بدون اطلاع او. هواپیماربائی میشود، در خیابانهای لبنان تیراندازی میشود، مهمات در فرودگاه جده از حجاج ایرانی کشف میشود، بدون اطلاع او. امور افغانستان و عراق و لبنان در اختیار ریاست جمهوری است بدون اطلاع او. این موارد و هزاران مورد دیگر اتفاق افتادهاند که ایران فدای امت اسلامی، شده است.
✅ برای مصالح اسلام و امت اسلامی، 40 سال است که با امریکا درگیر هستیم. در نزدیکترین تاریخ به امروز زیان ما به قول ریاست جمهوری میگوید که «امریکاییها در سالهای 97، 98 و 99 حداقل 150 میلیارد دلار به ایران لطمه زدهاند.» آقای نوبخت میگوید که: «حتی برای غذا و دارو اجازة فروش یک قطره نفت را نمیدهند و اگر هم به فروش برسد امکان تبادل مالی نیست» غمانگیز آنجاست که ریاست قوهی دیپلماتیک ایران، آقای دکتر ظریف، قبلاً گفته است که: «ما در دور زدن تحریمها دکتری داریم»! این دکتری هم مثل همان دکتراهایی است که خیلی از آقایان گرفتهاند و بعد از سالها استفاده از مزایای آن، معلوم میشود که قلابی بوده است. آیا چنین جملهای از قول رئیس دیپلماسی ایران حکایت از استیصال ما ندارد؟! محاسبه این لطمات در چهل سال گذشته، سر به فلک میشد. بانک جهانی اعلام میکند که ایران دومین کشور فلاکتزده جهان، بعد از ونزوئلاست. منابع OECD حقوق سالانه معلمان ابتدایی کشورهای منطقهی ما را به شرح زیر اعلام میکنند: کشور ساحل عاج مراکش ترکمنستان عراق هند ایرانحقوق سالانه به دلار 6723 10092 19572 15325 4089 2000
این وضع در حالی است که در چهل سال گذشته، بر طبق محاسبات اتاق تجارت خراسان رضوی، حداقل سه هزار میلیارد دلار از منابع نفت و گاز و پتروشیمی و… به اقتصاد ایران تزریق شده است که هیچکدام از کشورهای فوقالذکر این منابع را نداشتهاند. منابع رسمی اعلام میکنند که 400 روستای جنوب بلوچستان فاقد شبکهی آبرسانی آشامیدنی هستند و مردم از «هوتک»ها (گودالهای طبیعی) آب میآشامند!بانک جهانی اعلام کرده که در ایران 2/11 میلیون نفر بیسواد و 10 میلیون نفر زیر 5 کلاس سواد دارند. در دوران کرونا که مدارس تعطیل شد و قرار شد که معلمان از طریق فضای مجازی به دانشآموزان تدریس کنند، مسوولان آموزش و پرورش اعلام کردند که حدود 5/3 میلیون دانشآموز فاقد تجهیزات و امکانات استفاده از تکنولوژی آموزش از راه دور هستند. موبایل هوشمند و اینترنت در آن مناطق وجود ندارد.
✅ در اولویتبندی بین ملت ـ امت، ایران تبدیل شد به یک کشور «صادرکنندهی» انسان. اوایل پیروان مذاهب کلیمی، مسیحی، بهایی، مهاجرت کردند، بعد نوبت کارشناسان در رشتههای مختلف شد و در سالهای اخیر به مردم عادل سرایت کرد که نمیتوانستند به شکل قانونی از کشور خارج شوند، دست به دامن قاچاقچیان و قوانین پناهندگی سازمان ملل شدند و خیلی از آنها یا در مدیترانه غرق شدند و یا در کمپهای موقت اروپایی سالها ماندند تا اجازهی پناهندگی بگیرند. اگرچه آمار دقیقی در دست نیست ولی تعداد آنها بین 4 تا 6 میلیون تخمین میزنند. اگر 4 میلیون را معیار بگیریم و دو میلیون از آنها کارشناس و تحصیلکرده خبره باشند و ارزش مادی هر کدام را طبق معیارهای توسعهی سازمان ملل دو میلیون دلار حساب کنیم، ارزش مادی این نخبگان معادل 4000 میلیارد دلار خواهد شد. چیزی بیش از ارزش نفتی و فرآوردههای آن که به اقتصاد ایران تزریق شده.
✅ عدم نفع، یک اصطلاح اقتصادی شناخته شده است. حال باید دید که از 14 آبان 1358 که اولین تحریمها را امریکا شروع کرد تا حال که 41 سال گذشته است، عدم نفع ما از این شرایط چقدر بوده است؟ لطمهی سه سال اخیر را رئیسجمهور، حداقل، 150 میلیارد دلار برآورد میکند. فقط در پارس جنوبی به علت تأخیر راهاندازی فازهای استحصال گاز تا 2010، به علت ترک شرکتهای نفتی، 204 میلیارد دلار محاسبه شده است. یک محقق اقتصادی خسارت تحریمها از 1983 تا 2010 را معادل 840 میلیارد دلار برآورد کرد. (VOA، مورخ 26/9/90 برنامه تفسیر خبر). در تحقیق «شورای ملی تجارت خارجی امریکا» (National Foreign Tradecouncil) که در 21 نوامبر 2008 منتشر شده آمده است که در یک رابطهی عادی اقتصادی بین ایران و امریکا با نفت 50 دلاری، ایران سالانه 113 میلیارد دلار و امریکا 84 میلیارد دلار منافع خواهند داشت. محاسبه با این اعداد برای ۴۰ سال میشود؛ ۴ هزار میلیارد دلارخسات جنگ 8 ساله، خریدهای بازار سیاه انرژی هستهای، و گران خریدن کالا و گرانی هزینههای حملونقل به علت تحریمها و عدم استفاده از امکانات صنعت توریسم و هزینههای امنیتی دیدن همهچیز و… را اگر محاسبه کنیم، در چهل سال گذشته، ایران چیزی بیش از ده هزار میلیارد دلار، عدم نفع داشته است.
✅ ابربحرانهای ما که مرتباً از زبان مسوولان رسمی مملکت شنیده میشوند، تا جایی که رئیسجمهوری 60 میلیون از جمعیت کشور را مستوجب دریافت رایانه میداند، ریشه در استراتژی کلان این مملکت دارد که ایران فدای آن استراتژی شده است.
ادامه دارد