دکتر محمد حسین رفیعی فنود
باغ سنگی
منوی سایت

موازنه‌ی منفی مدرس- مصدق و مصاحبه آقای دکتر ظریف

حسین رفیعی

آقای دکتر ظریف در مصاحبه‌ی اخیر خود مطالبی گفته که اگر چه جدید نیستند و در گذشته آنها را از زبان دیگری و با واژه‌های متفاوتی گفته بود ولی غوغاسالاران، غوغا به پا کرده‌اند. از این گذشته صدها تحلیل‌گر داخلی و خارجی سیاست‌های خارجی ایران همین حرف‌های آقای ظریف را صریح‌تر و شفاف‌تر گفته‌اند. ده‌ها نفر از مسئولان اجرائی سیاست‌های خارجی کشورهای غربی و منطقه‌ای و شرقی سیاست‌هایی را که ظریف گفته، از نزدیک و در تقابل با ایران لمس و درک عینی کرده‌اند. پس غوغا برای چیست؟

🔘 سیاست خارجی جمهوری اسلامی

🔹سیاست خارجی جمهوری اسلامی معیوب و در تناقض با قانون اساسی و سنت چهره‌های شاخص یکصد ساله‌ی این مملکت است. در قانون اساسی ، سیاست “نه شرقی- نه غربی” صراحت دارد. پس از انقلاب مشروطه و در مجالس اولیه، چهره‌ی برجسته مشروطه و نماینده مراجع نجف و قم در مجلس، حسن مدرس ، تز معروف “موازنه عدمی” را در سیاست‌های خارجی مطرح کرد. ما عکس مدرس را در مجلس شورای اسلامی، نمادین گذاشته‌ایم ولی هیچ‌یک از مجلسیان راه و روش این شخصیت ملی-مذهبی را یا نمی‌دانند و یا به آن حساس نیستند. پس از شهریور 1320، باز دکتر مصدق ، تز “موازنه منفی” را نه تنها مطرح کرد که تا کودتای 1332از آن دفاع و در دوران حکومت کوتاه خود به آن عمل کرد و سرمشق خیلی از کشورهای استعمارزده شد.

🔺 وابستگی دربار قاجار به سفارت‌خانه‌های روس-انگلیس در دوران استبدادی و وابستگی رضاشاه به انگلیس-آلمان و وابستگی محمدرضاشاه به آمریکا-انگلیس، آنقدر تلخ و مشمئزکننده بوده‌اند که در قانون اساسی بعد از انقلاب ، مساله استقلال و عدم وابستگی ، حساسیت عمومی شده بود تا حایی که شعار نمادین آن بر سردر وزارت خارجه تعیّن یافت.

🔘 غرب‌ستیزی و شرق شیفتگی

🔹از تسخیر سفارت آمریکا 1358، جمهوری اسلامی وارد کانالی در سیاست خارجی شد که بتدریج دشمنی و خصومت با غرب و دوستی و رفاقت با شرق (چین و روسیه بعد از فروپاشی)، مشخصه‌ی آن است. این سیاست نه با قانون اساسی تطبیق دارد و نه با تجربه‌ی ارزنده و تاریخی مدرس- مصدق و سلطنت رضاشاه و محمدرضاشاه و بدتر از آن با دوران قاجاریه.

🔺 در 32 سال گذشته، ما به دلیل خصومت با غرب(به ویژه امریکا) به ناچار در چارچوب اولویت‌های چین و روسیه در جهان عمل کردیم. اولویت چین، تجارت و تسخیر بازارهاست. مانند هر کشور دیگری سعی می‌کند که نفوذ اقتصادی و تجاری خود را گسترش دهد. در دشمنی ما با غرب، چین به خوبی توانسته بازارهای ایران را تحت تاثیر قراردهد و در شرایط تحریم و حتی قبل از تحریم، تولید ملی ما را به شدت سرکوب کند. بازار قاچاق و “دورزدن تحریم‌ها” امکانات چین را افزایش داده و جمهوری اسلامی از سر استیصال مجبور به امتیاز دادن بیشتر شده است. یک روزی اگر اثر تخریب کالاهای چینی بر اقتصاد ایران مطالعه شود، وحشتناک خواهد بود. در خصومت با آمریکا و غرب، مجبور بودیم که هم کالاهای چینی را گران‌تر بخریم و کرایه و بیمه بیشتری بپردازیم و هم در چند مرحله حق دلالی پرداخت کنیم. به قول ظریف فقط 30 میلیارد دلار برای دور زدن تحریم‌ها.

🔹اولویت روسیه همواره برمسئله‌ی ژئواستراتژی، نظامی و امنیتی استوار بوده و هنوز هم هست. روسیه، همچون یک ابرقدرت حیله‌گر، سعی داشت که از ما در مقابل غرب سوء استفاده کند. نیروگاه بوشهر را که 40 سال از تکنولوژی آن گذشته بود با سال‌ها تاخیر و صدها میلیون دلار تعدیل برای ما به اتمام رساند که حال به گفته مسئولان آن، برق تولیدی آن صرفه اقتصادی ندارد و زیان می‌دهد و به قول آقای صفراف صنایع هسته‌ای در حال فروپاشی روسیه را نجات دادیم، سوخت آن را که قرار بود ده ساله تامین کند حال ادعای زمان ابدی آن را دارد. دو نیروگاه دیگر هم قرار است برای ما بسازد که خدا می‌داند به چه سرنوشتی دچار خواهند شد. روسیه و چین هم، با هسته‌ای شدن ایران (سلاح هسته‌ای) مخالفند و دیدیم که 6 قطعنامه در ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل متحد را بر علیه ما امضا کردند روسیه همچنین هشدار داد که آتش‌نشان نیست، منظور این است‌که حمایت چین و روسیه از ایران حد و حدود دارد، استراتژیک نیست، برخلاف مسئولان جمهوری اسلامی که مرتباً تکرار می‌کنند. آنها در چارچوب منافع ملی خود عمل می‌کنند و ما در چارچوب استراتژی منطقه‌ای طراحی شده که با منافع ملی ما ارتباطی ندارد و فقط یک ایده‌ی پرهزینه و کم منافع است. در موازنه منفی دکتر مصدق که سیاست و حکومت ملی ارجحیت دارد ما در جهان رقابتی و مستقل و بدون اجبار تصمیم می‌گیریم در حالی که در موازنه مثبت کنونی مجبور به نزدیکی با چین و روسیه هستیم. مجبوریم به درخواست‌های آنها در شرایط غیررقابتی تن دهیم.

🔘 هم‌پوشانی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی- روسیه

🔺 پس از به قدرت رسیدن پوتین، آقای الکساندر گلییویچ دوگین (1962) رهبر و بنیانگذار ” حزب اوراسیا” بانفوذترین و مطرح‌ترین ایدئولوگ ناسیونالیسم مذهبی دولتی روسیه شد. او را مغز پوتین هم می‌گویند. او نزدیک‌ترین مشاور پوتین است که استراتژی روسیه را تدوین کرده است.  با آن چهره اسلاو و موی بلند «راسپوتین پوتین» هم نامیده می‌شود. او یک برنامه تلویزیونی در حمایت از کرملین دارد که سراسر تبلیغ برتری مذهب ارتدوکس روسی است. او ضدمدرنیته ، ضدغرب و ضد تمدن غربی است. همچنین موعودگرا و منتظر ظهور حضرت مسیح (ع) (ویا امام زمان ما عج) است.

🔹او در مورد تاریخ اسلام ، عرفان اسلامی و موعودگرایی شیعی سالهاست که تحقیق می‌کند. او به ایران خیلی مسافرت می‌کند و با خیلی از جناح اصول‌گرا حشر و نشر دارد و در کنفرانس های آنها در ایران و منطقه شرکت می‌کند و رسانه‌های جناح اصول‌گرا ، خیلی با او مصاحبه کرده‌اند و تکریم می‌بیند. او در اربعین 2017 پیاده به کربلا رفته است و گفته: « پیاده‌روی اربعین سرنوشت تازه‌ای را برای خاورمیانه و کل جهان رقم خواهد زد. در این اربعین من جهش زمان را دیدم، یعنی اینکه آخر الزمان نه تنها در حال نزدیک شدن است، بلکه به سمت ما در حال جهش است، ما شاهدحضور 20 میلیون شیعه هستیم که به سمت ریشه‌های خودشان حرکت می‌‎کنند.» (مشرق 4/9/1396)

🔺 او “تئوری چهارم سیاست” را مطرح کرده است و معتقد است که در ایران، این تئوری چهارم سیاست، تئوری ولایت فقیه است. او معتقد است که: « هر دکترین سیاسی باید دینی باشد.» او ایران و روسیه را متحد استراتژیک می‌داند و از سیاست‌های مشترک آنها دفاع می‌کند. در مسائل داخلی ایران هم وارد می‌شود و برای ما نسخه می‌پیچد. مثلاً می‌گوید: « اگر بخواهیم با شیطان بزرگ رابطه داشته باشیم به اصل انقلاب خیانت کرده‌ایم.» و یا می‌گوید: « اصلاح‌طلبان امیدوارند بر سر تحریم‌ها با امریکا معامله کنند، در حالی که امریکا “دجّال” است و هرکس می‌خواهد با دجّال معامله کند، باید خدا و “مهدی” را بفروشد. مفهوم موعود در تشیع و مسیحیت ارتدوکس مشترک است.» (30 شهریور 1398 در بیروت کنفرانس افق نو) 

🔹نادر طالب‌زاده که همیشه دوگین را در ایران همراهی می‌کند، می‌گوید: « افق نو، محفل جدیدی است که من در آن 40 یا 50 نفر از دانشمندان غربی را به ایران آورده‌ام و این وظیفه وزارت خارجه است و در این مورد کم‌کاری مفرط وجود دارد.» (شبکه اطلاع‌رسانی دانا 27/1/1395)

طالب‌زاده همکاری با دوگین را “انجام کار فرهنگی” می‌داند که در”عمق” کار می‌کنند و می‌گوید: این افق نو یک محفل عقیدتی است که حتی از دیدار دو رئیس جمهور نیز مهم‌تر است. (پیشین)

🔺 آقای دوگین معتقد است که « روسیه به خوبی ایران با غرب مقابله نمی‌کند.» معهذا به قدرت رسیدن پوتین را “انقلاب” می‌داند. او در مورد اتحاد ایران و روسیه می‌گوید: این اتحاد مشترک نباید فقط بر اساس منافع ملی مشترک باشد بلکه باید براساس صلاحیت مشروع قدرت باشد که از خدا گرفته می‌شود و براساس دشمن مشترک، یعنی غرب.» (پیشین)

🔹خلاصه‌ای از نظرات آقای دوگین در اینجا گفته شد ولی او سخن بسیار دارد و در دفاع از موعودگرایی و ولایت فقیه؛ از نظریه‌پردازن داخلی، داغ‌تر و مصمم‌تر است. این پدیده که مشاور قدرتمند پوتین بوده و در خانواده‌ای کمونیستی بزرگ شده،  و سعی می‌کند، پیوند مذهبی بین “ولایت فقیه” و “مسیحیت ارتدوکس روسی” برقرار کند، بسیار قابل تامل و شک‌برانگیز است. معهذا در لایه‌های فرهنگی و مذهبی حاکمیت ما از آن استقبال  و معلوم می‌شود که همپوشانی‌های زیادی بین آنها وجود دارد و  بازتاب آن را در ما در سیاست خارجی ایران می بینیم.

🔘 مصاحبه دکتر ظریف و جار و جنجال جدید

🔺 دکتر ظریف، تنها وزیر خارجه‌ای است که تحصیلات خوبی در رشته کاری خود داشته و تجربه طولانی در امر سیاست خارجی دارد. او زبان انگلیسی می‌داند و از جامعه امریکا شناخت کافی دارد و قواعد ارتباط دیپلماتیک را بلد است ولی او گهگاهی برای رعایت ضوابط تحمیلی بالادستی، مجبور به دروغ گفتن می‌شود.

🔹در مصاحبه اخیر دکتر ظریف نه تنها امری خلاف واقع نگفت که در چارچوب مصالح و منافع ملی سخن گفت. او، فقط نوک قله‌ی یخ روابط خارجی را با احتیاط زیاد بیان کرد. چیزی که خیلی از تحلیل‌گران داخلی و خارجی به آن وقوف دارند.

ظریف تنش رفتاری خود را عیان ساخت . او گفت که:

1-یک مقلد مجتهد است و در خیلی موارد از اجتهاد خود استفاده نمی‌کند و مقلد محض است.

2-به جنگ سرد اعتقادی ندارد ولی مجبور به عمل در چارچوب جنگ سردی است که منافع ملی و مصالح ملی لطمات زیادی از آن می‌بیند.

3-به موازنه منفی در سیاست خارجی اعتقاد دارد ولی مجبور به عمل در شرایط موازنه مثبت است. به ناحق عده‌ای او را “روسوفیل” و “چینوفیل” می‌دانند و روسوفیل‌ها و چینو‌فیل‌ها او را “وستوفیل” قلمداد می‌کنند. وقتی در گذشته دنبال بازداشت “حلقه نیویورک” بوده‌اند.

4-می‌داند که امنیت ملی فقط تسلیحات نظامی نیست. توسعه سیاسی، قدرت اقتصادی، توسعه فرهنگی و توسعه روابط بین‌المللی است ولی مجبور است تابع میلیتاریسم “میدان” باشد و سکوت کند. او تعادل نظامی منطقه را می‌شناسد که چگونه است ولی باید سکوت کند و به تور نظامی برود.

5- می‌داند که در تفاهم برجام، خدمت مهمی کرده است ولی عده‌ای او را خائن قلمداد می‌کنند و هر توهینی را روا می‌دارند.

6- می‌داند که وزیر خارجه است ولی در بخش‌هایی، دیگران کار وزارت خارجه را انجام می‌دهند و او از تحولات بی‌اطلاع است.

7- می‌داند که دیپلماسی مهم است ولی “میدان” او را به دنبال خود می‌کشاند و دیپلماسی کم اهمیت شده است.

8- می‌داند که روسیه احتیاجی به فرودگاه‌ها و فضای ایران برای عملیات در سوریه ندارد ولی این مجوّز را گرفته است. روسیه عملیات هوایی امن انجام می‌دهدو ما باید عملیات زمینی پرمخاطره، انجام دهیم.

9- می‌داند که در این مصاحبه نه دروغ گفته است، نه به کسی توهین کرده است و نه منافع ملی رازیر پا گذاشته است ولی مجبور است مکرراً عذرخواهی کند تا رفع کدورت کند!

10- می‌داند در جمهوری اسلامی افراد زیادی بخاطر اعتقادات و دین‌شان تحت تعقیب قرار می‌گیرند ولی مجبور است در مصاحبه با رسانه‌های غربی منکر شود.

11- ‌می‌داند که مسلمانان مظلوم چینی و چچنی مانند شیعیان بحرین و عربستان سرکوب می‌شوند ولی نمی‌تواند از گروه اول- مانند گروه دوم- حمایت کند و مجبور است سکوت کند ، چون با چین و روسیه روابط خیلی حسنه است و به انها احتیاج به آنها داریم.

12-……….

🔺 حال حدس بزنید که دکتر ظریف در چه شرایط سخت و طاقت‌فرسایی کار می‌کند و شخصیت معنوی چنین دولتمردی چگونه خرد و خمیر می‌شود و از خودبیگانه می‌گردد. (Alienation) شاید، و حتماً هزاران نفر در لابلای ماشین عظیم حکومتی، مثل دکتر ظریف باشند که چنین موقعیتی برای آنها پیش نیامده است که ما از آن مطلع شویم. خداوند زیادترشان کند.

🔹ما تا به انسجام ملّی، وحدت استراتژیک و……نرسیم این بساط را خواهیم داشت. از تاریخ هم عبرت نمی‌گیریم.

🔺 اسدالله علم- وزیر دربار محمدرضا شاه- در یادداشت‌های خود، ده‌ها بار دلش به حال وزرای خارجه ایران می‌سوزد که شاه اجازه نمی‌داده است که همراه وزرای خارجه کشورها-مخصوصاً غربی‌ها- در ملاقات با او، حضور داشته باشند! یعنی دورزدن وزیر خارجه. مهم این است که این وزرای خارجه، تحمل می‌کرده‌اند و افتخار خدمت به اعلیحضرت را یدک می‌کشیدند. آن‌هم نوعی حکومت‌داری بوده است.

🔹ما، انقلاب کردیم که کارها قانونمند، دمکراتیک، ملّی و عقلانی شود. در جامعه‌ی پیچیده کنونی، همه چیز را همگان دانند و همگان باید جرات اظهارنظر و آزادی عقیده داشته باشند.

🔺 باید از توان ملی استفاده کرد. نه اینکه این کار را انجام نمی دهیم  که یک وزیر عاقل و مطلع هم که داریم، اینطوری با او رفتار می‌کنیم. خدا عاقبت ما را به خیر کند.

امکان نظر دادن وجود ندارد