حسین رفیعی
واگرایی نیروها؛ روحانیت ـ اقشار متوسط شهری (9)
✅ خرداد 1376، برای اولین بار پس از 1360، بارقهای از امید تابید تا مردم نقش داشته باشند.
✅ روند اقتدار در ایران در فاصلهی سالهای 1800 تا 2016 توسط سه نفر (Marshal, Gurr and Jaggers) مطالعه شده و در نمودار زیر آمدهاند (نقل از بروجردی و رحیمخانی). این نمودار نشان میدهد که در 120 سال گذشته، فقط در دورانهای کوتاهی در مشروطه، دولت مصدق، انقلاب 57 و اصلاحات؛ مردم در انتخاب دولتمردان نقش مستقیم داشتهاند و استعداد حکومتداری کمی مثبت و بعداً. بلافاصله افول کرده و منفی شده است. این نمودار، نشان میدهد که چرا ایران وارد دوران «دمکراسی ـ توسعه ـ آرامش» نمیشود؟!
✅ منظور از آرامش، آرامش با سرکوب نیست. رضاشاه از 1305 تا 1320، محمدرضاشاه از 1332 تا 1357، جمهوری اسلامی از 1360 تا 1376 و از 1380 تاکنون، آرامش ایجاد کرده است. ولی آرامش با سرکوب ناپایدار است. به دو دلیل: الف ـ ماهیت ملی ندارد؛ مردم در آن دخالت ندارند.ب ـ مسائل اساسی مردم به دلیل لاینحل ماندن مرتباً تنش ایجاد میکنند.
✅ در 1376 و در 1388، دو بار و به شیوهی استثنایی در جمهوری اسلامی، مردم عمدتاً شهری به میدان آمدند تا اقتدار ملی را بازسازی کنند. در اولی با بحرانسازی ـ به قول خاتمی هر 9 روز یک بحران ـ و در دومی در فاصلهی خرداد 1388 تا بهمن 1389 با سرکوب خونین، حرکت مردم، متوقف شد و شرایط به چرخهی قبلی بازگشت. فرق نمیکند، چه کسی مملکت را اداره میکند، مردم نقش ندارند. از 1800 تا 1907 سفارتخانهای «روس ـ انگلیس» اداره میکنند. از 1925 تا 1951، «دربار ـ انگلیس» و از 1953 تا 1979 «دربار ـ انگلیس ـ امریکا» و از 1981 تا 1997، «جنگ خارجی و درگیری داخلی و تبلیغات پوپولیستی» و از 2003 تاکنون، مجموعهای از «پوپولیسم ـ سرکوب ـ دشمنهراسی ـ تخاصم با امریکا» کشور را اداره میکنند ولی مردم مستقیماً اداره نکردهاند. تمامی ظواهر دخالت مردم از 1907 هم وجود داشتهاند. پارلمان ـ به جز دورهای کوتاه ـ انتخابات، قوای سهگانه و… بودهاند ولی بیتأثیر.
✅ اقشار متوسط شهری، «دمکراسی ـ توسعه ـ آرامش» را به دوش میکشند. این اقشار از همان 22 بهمن 1357، تحت فشار بودند و هر وقت اقدامی ـ چه فردی و چه جمعی ـ کردند، متوقف شدند. یا مهاجرت کردند، یا به اقشار فقیر جامعه پیوستند و یا ساکت و آرام و منزوی و حاشیهنشین جامعه شدند. اقشار مهاجر را بین 4 تا 8 میلیون گفتهاند ـ دولت باید آمار دقیق بدهد که یا ندارد یا نمیدهد ـ این اقشار سرمایهای بین 800 تا 2000 میلیارد دلار، دارند. باز برآوردها رسمی نیستند. عمدتاً نخبگان فکری و اقتصادی، هستند.
✅ مهاجرین ـ حداقل ـ از 1376 توسط نهادهای مؤثر در جمهوری اسلامی تشویق به خروج از کشور شدهاند. حتماً با این برداشت که هرچه در داخل کم شوند، تنش هم کم میشود. بازجویی به من میگفت: چرا با کانون نویسندگان بیانیه امضاء میکنید؟ گفتم ایرانی هستند و همدرد. گفت: نه سکولار هستند. بروند به ترکیه!! این کشور جای سکولارها نیست.
✅ در داخل، اقشار متوسط شهری ـ معلمان، دانشگاهیان، هنرمندان، روشنفکران، تکنوکرات و بروکراتهای پائین جامعه… به سرعت و به شدت فقیر شده و میشوند و به خیل عظیم آسیبپذیران میپیوندند و عملاً از کارایی و ایفای نقش ذاتی خود در روند «دمکراسی ـ توسعه ـ آرامش» بازمیمانند و اصلاً ناکارا میشوند.
✅ مقایسهی رأی مردم در 1376 و 1380 به خاتمی، تظاهرات 1388-1389، با تظاهرات 1396-1398 و اعتصابات صنفی متعدد در ده سال اخیر ـ کارگری، معلمان،… ـ به خوبی نشان میدهد که اعتراض به مدیران جمهوری اسلامی از اقشار متوسط به اقشار فقیر و آسیبپذیر، منتقل شده است. دغدغهی اقشار متوسط اگر دمکراسی ـ توسعه ـ آرامش بود، دغدغه این اقشار معیشت و امکان زیستن است. ترکیب مهاجران هم، عوض میشود. اگر اقشار متوسط برای فعالیت حرفهای خود به کشورهای پیشرفته مهاجرت میکردند. اقشار فقیر جامعه برای امرار معاش، مهاجرت میکنند. فرار سرمایه هم که بیشتر به کشورهای پیشرفته بود، حال به کشورهای همسایه ـ ترکیه، ارمنستان، گرجستان و… ـ تغییر مقصد دادهاند. بعضی مایملک خود را به این کشورها منتقل میکنند تا در آن کشورها زیست کنند و امیدی به بهبودی وضع داخل ندارند. تغییر مذهب و دین مردم از شیعه و اسلام به مسیحی، زردشتی، بهایی هم رویکرد اعتقادی مردم برای آرامش است. چقدر میتوان تحمل خشونت و درگیری شیعیان با شیعیان و شیعیان با سنیها و شیعیان با سایر ادیان را کرد؟!
[Forwarded from Ahmad shamekhi]
✅ از اول انقلاب، نگرانی مسوولان روحانی ـ و حتی در مواردی غیرروحانی ـ از اقشار متوسط شهری بوده است (مذاکرات شورای انقلاب) و بعد درگیری خونین هم با همین اقشار پیش آمد و سرکوب و بازدارندگی هم برای این اقشار در دستور کار ق
رار گرفت. امروز هم، هنوز، چنین است. فشار از دانشگاهها به رسانههای مجازی و شیوهی کنترل آنها و تأسیس اینترنت داخلی، سانسور و پارازیت با هزینههای گزاف آنها، منتقل میشود. مبارزه با آگاهی. صرفنظرر از اینکه رسانههای جدید همیشه و در همهجا آگاهی هم نمیدهند، چون حاکمیت نتوانسته در داخل منابع درست و قابل اعتماد آگاهیبخشی ـ نشریات کاغذی، رادیو تلویزیون، شبکههای اجتماعی، مراکز مذهبی و… ـ ایجاد کند، مردم مجبور به توسل به خارج شدهاند.
✅ خارج هم نقطهضعف حاکمیت را شناخته است. آگاهی مردم. چرخش اطلاعات. امروز هر اتفاقی در زندانها، کارخانجات، مدارس و سرکوبهای خیابانی میافتد، به سرعت به خارج منتقل میشود و بلافاصله تبدیل به گزارش رسمی نهادهای بینالمللی حقوق بشر میشود. از 42 سال عمر جمهوری اسلامی 37 بار در سازمان ملل به نقض حقوق بشر محکوم شده است، به جز سالهای اول انقلاب و مدتی در دوران خاتمی. حتی، برای اولین بار، جمهوری اسلامی در شورای حقوق بشر، برای افراد هم، به جنایت علیه بشریت محکوم شده است. این سؤال پیش میآید که جمهوری اسلامی به کجا میرود؟http://s14.picofile.com/file/8407705584/photo_2020_09_08_10_36_51.jpg
روند اقتدار در ایران، بروجردی و رحیمخانیاقتباس از (Marshal, Gurr, and Jaggers (2016این نمودار نشان میدهد که در مواردی که مردم مستقیماً در انتخاب دولتمردان نقش مستقیم داشتهاند، استعداد حکومتداری در ایران شکوفا شده است و در 120 سال گذشته، فقط، در دورانهای کوتاهی در مشروطه، جنبش ملی و اصلاحات جمهوری اسلامی بوده است.
ادامه دارد