امنیت حیاتی ترین موهبتی است که جوامع انسانی به آن محتاجاند رشد و پیشرفت فردی، جمعی وکشوری،بدون امنیت پایدار،مقدور نخواهد شد.
امنیت ملی دغدغهی مشترک حاکمان و مردم هر کشوری است. حکومتها طالبند که در امنیت و آرامش حکومت کنند و شهروندان میخواهند که بدون تهدید خارجی و حاکمان خود،زندگی کنند.
گاهی امنیت ملی برای مردم و حاکمان مفهوم واحد دارد،مانند تجاوز یک کشورخارجی به کشور دیگر – حمله عراق به ایران 1359 – در این شرایط امنیت هر دو مردم و حاکمان آنچنان درهم ادغام شده اند که مفهوم و عکس العمل واحد یافته اند.
گاهی امنیت ملی برای مردم و حاکمان دومفهوم متضاد دارد این موقعی است که مردم و حکومت وحدت ندارند. حاکمان نماینده مردم نیستند تجاوز یک کشور خارجی را حکومت تهدید امنیت ملی میداند و شهروندان – یا بخشی از آنها – نه تنها این تجاوز را تهدید نمیدانند بلکه نجات ملی ارزیابی میکنند.مانند حمله ناتو به افغانستان ،حمله امریکا وانگلیس به عراق و حمله ناتو به لیبی……
نقض یا تحدید امنیت شهروندان توسط حاکمان ممکن است شهروندان را برای کسب امنیت خود راضی به دخالت یا حتی تجاوز کشور خارجی کند. در ایران در حمله اعراب در حملهی افاغنه به حکومت صفوی و درحملهی متفقین در شهریور 1320 مردم چنین احساس داشتهاند در اواخر سلطنت محمدرضاشاه او امنیت سلطنت خود را امنیت ملی تبلیغ میکرد و مرتباً هشدار میداد که«ایران» ایرانستان خواهد شد.!
گاهی امنیت ملی قبض و بسط دارد به عنوان مثال رهبران کردستان عراق استقلال خود از دولت مرکزی را تقویت امنیت ملی خود میدانند و یا فروپاشی شوروی امنیت شوروی را به امنیت ملی 15 کشور تجزیه کرد،علیرغم اینکه در دوران استالینی و برژنف میلیونها نفر از شهروندان شوروی برای حفظ امنیت ملی اعدام شدند و یا به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند از آن طرف 28 کشور اروپایی با ادغام تدریجی خود سعی دارندکه امنیت کل اروپا را تقویت کنند.کشوری مانند اسرائیل با اشغال سرزمین ملت فلسطینی دولت و ملتی آپارتاید ساخته و امروز به بهانه دفاع از امنیت ملی خود صاحبان اصلی سرزمین را قتل عام میکند و کشورهای پیشرفته جهان هم آنرا توجه مینمایند. بارها رهبران امریکا گفتهاند که «خاورمیانه منطقهی امنیت ملی امریکاست»! از آن مهمتر ،امریکا در 865 پایگاه نظامی ثابت و متحرک در خارج از خاک امریکا نیم میلیون نظامی را مستقر کرده و سالیانه 250 میلیارد دلار به مالیات دهندگان امریکا تحمیل می کند و آن را برای حفظ امنیت ملی خود توجه میکند! در سالهای اخیر امریکا بدون اجازه وقتی بدون اطلاع کشورها (پاکستان،یمن و…) با هواپیماهای بدون سرنشینی خود به شهروندان این کشورها حمله میکند و این عمل را در دفاع از امینت ملی خود میداند.
از زمان پیدایش پدیده استعمار که بعد آنرا امپریالیسم نامیدند و امروز امپراطوری امریکا مینامند مفهوم امنیت ملی کشورها با امنیت ملی استعمارگران و امپریالیستها و امریکا تضاد اساسی شده است.
مثلا امریکا کودتای 1332 در ایران،1973در شیلی و 1965 در اندولزی و …. و بر علیه حاکمان منتخب و دموکراتیک آن کشورها را در راستای منافع ملی امریکا ارزیابی کرده است هم اکنون رابطهی ملی افغانستان و عراق باامنیت ملی امریکا دچار تعارض و تناقض است.
از طرف دیگر در کشور کوچکی مانند سوئیس در هفتصد سال گذشته نه جنگی اتفاق افتاده و نه کشور دیگری – حتی در جنگ جهانی اول و دوم – امنیت ملی آنرا تهدید کرده است . کشورهای کوچک اسکاندیناوی – سوئد ، نروژ و دانمارک – در یکصدسال گذشته توانستهاند از کشورهای عقب مانده با اقتصاد کشاورزی صید و شکار به کشورهای صنعتی قدرتمندی با امنیت ملی بسیار بالا تبدیل شوند.
آیا در این شرایط اغتشاش و بلبشوی جهانی و مخصوصا در شرایط بحرانی منطقهی خاورمیانه کشورها میتوانند امنیت ملی خودرا حفظ و آنرا ارتقاء دهند؟چگونه؟
چگونه میتوان امنیت ملی خود را مستقل از امنیت ملی کشورهای قدرتمند جهانی تعریف و حفظ کرد
جنگ طالبان و دخالت کنندگان جهانی تخریب خلاق (Creatiue Deatruction) کشورها – مانند آنچه در افغانستان عراق لیبی انجام شد – را در راستای امنیت ملی خود تعریف میکنند چگونه میتوان از آن جلوگیری کرد؟
چگونه کشوری میتواند شان و منزلتی جهانی پیداکند که قدرتی مبانی هرچند قوی نتوانند امنیت ملی آن کشور را نقض و یا نقض کند و یا به آن لطمه زند؟
بزرگترین و قدرتمندترین امپراطور جهانی که میتواند امنیت کشورهای کوچک را حفظ کند به قول جامسکی افکار عمومی مردم جهان است.
در بیست سال اخیر به یمن تکنولوژیهای جدید،اینترنت ،ماهواره ها شبکههای اجتماعی و سرعت انتقال اطلاعات افکار عمومی مردم جهان و عکس العمل آنها سرعت و سیالیت زیادی پیدا کرده است.
اگر در کودتای 1332 بعد از چند سال مردم جهان فهمیدند که چه اتفاقی افتاده در تجاوز امریکا و انگلیس به عراق در ظرف چند هفته دروغهای هیات حاکمه امریکا بر ملا شد و همین درک مردم امریکا بود که در چند ماه پیش پس از ابتکار روسیه و ایران افکار عمومی مردم امریکا از تهاجم به سوریه جلوگیری کرد.
حال سئوال اساسی این است که چگونه میتوان افکار عمومی جهان را به حمایت از حقانیت و مظلومیت یک کشور جلب کرد؟
کارشناسان استراتژی و امنیت جهانی ارتقاء امنیت ملی کشورها را بر پایهی چهار عمل میدانند. این چهار عامل عبارتنداز:
اول – ارضاء روانی مردم از طریق مشارکت سیاسی – مدنی – صنفی:
توسعهی سیاسی از طریق آزادی رسانهها آزادی ،احزاب سندیکاهای صنفی ،آزادی نهادهای مدنی غیرسیاسی مانند حفظ محیط زیست مبارزه با اعتیاد فساد اخلاقی فساد مالی اداری کمک به زندانیان آموزشهای حقوقی آموزشهای پزشکی درمانی نجات کودکان کار زنان خیابانی و … در این رویکردکار دولت و هزینههای دولتی کاهش مییابند شهروندان با انجام عمل مثبت و مفید احساس آرامش میکنند و به زندگی امیدوار میشوند آزادی رسانهها با تحقیق و تفحص در تحولات جامعه کمک کار قوه قضائیه در مبارزه با بزه کاریها و فسادها میشوند.آزادی احزاب کادرهای مجرب و توانمندی برای اداره آینده مملکت تربیت میکنند . مشارکت تمامی شهروندان در ساختن جامعه مرزهای خودی – غیر خودی را از بین برده و همهی مردم خودراصاحب و حافظ مملکت میدانند و مملکت را ملک مشاعی میدانند که موظف به حفظ و اعتلای آن هستند در آزادی رسانهها به حوزههای ممنوعه فقط مصالح منافع و امنیت ملی هستند و حصارهای تحدید کننده حکومتی و تهدید نقدکنندگان وجود ندارند فعالیت اصلی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی متوجه توطئههای خارجی و تهدید امنیت ملی است و در داخل متوجه بزهکاران قاچاق فاسدان مالی- اداری اختلاسکنندگان و قانون شکنان خواهد بود.شهروندان در این زمینهها کمک کارنهادهای اطلاعاتی – امنیتی خواهند بود.شهروندان در این زمینهها کمک کارنهادهای اطلاعاتی – امنیتی خواهند بود.
دوم – تامین کار رفاه و معیشت از طریق توسعه اقتصادی تکنولوژی و علمی:
اشتغال خلاق رفاه معیشت سالم بهداشت درمان وآموزش مطلوب حق و ضرورت برای شهروندان است . این امر از طریق توسعهی اقتصادی تکنولوژیک و علمی مقدور است تا از منابع طبیعی و نیروی انسانی استفاده بهینه شود. همهی این مواهب از طریق افزایش تولید ناخالص ملی و توزیع عادلانه آن دربین اقشار مختلف مملکت حاصل میشود در جامعهای که فقر فساد و تبعیض باشد این انتظار که شهروندان آن جامعه باید نشان دهند که از زندگی در کشور خود رضایت دارند از نعمات آن برخوردار و برای حفظ و حتی ارتقاء این نعمات حاضر به جانفشانی هستند. در کشورهایی که شهروندان آن به دلیل جنگ قحطی نا امنی خفقان سیاسی و…
از خانه و کاشانه خود مهاجرت کرده برای حفظ جان و امرار معاش به کشور دیگری پناه برده باشند انگیزه و قدرت دفاع از امنیت کشور خود را ندارند.
سوم – جلب و جذب افکار عمومی مردم جهان از طریق ارتباط گسترده تجاری فرهنگی هنری ورزشی توریستی علمی تکنولوژیک و…..
هرکشوری تواناییهایی دارد اگر بتواند با این تواناییهابا افکار عمومی مردم جهان ارتباط برقرارکند امنیتملی خود را ارتقاء داده است.
کشوری که سالیانه 10 20 یا 30 میلیون توریست را جذب میراث فرهنگی و از پیایی های طبیعی خود می کند ضمن ایجاد اشتغال و درآمد این توریستها با لذت بردن از طبیعت و میراث فرهنگی کشور میزبان سمپات و مبلغ ارزشهای این کشور میشوند حملهی نظامی به چنین کشوری تهدید امنیت ملی ان بسیار مشکل میشود.
نمایش یک فیلم سینمایی اخلاقی عرفانی علمی و انسانی در کشورهای دیگر تاثیری فوق تصور در ارتقاء امنیت ملی دارد یک اثر حماسی – تاریخی – ملی (مانند شاهنامه ) و یا عرفانی (مانند مثنوی مولانا) تاثیری مهم در دیگرکشورها برای ارتقاء امنیت ملی کشور ….. اثر دارد.
کشوری که مرتباً ارتباط خلاق تجاری علمی فرهنگی هنری ورزشی و….
با نخبگان و روشنفکران و ورزش دوستان سایر کشورها داشته باشد امنیت ملی خود را هم ارتقاء میدهد.
چهارم – توسعه علوم فنون سلاح نظامی:
علاوه بر موارد مهم و اصلی فوق الذکر هر کشوری در چارچوب استانداردهای شناخته شدهی جهانی و تکنولوژی روز نظامی باید به علوم فنون سلاح نظامی و نیروی انسانی مجرب مجهز باشد تا ضمن نقش بازدارنده قدرت تدافعی هم داشته باشد.
در دوران پس از جنگ دوم جهانی و جنگ سرد کلاهکهای هستهای و موشکهای دوربرد شوروی و امریکا عامل بازدارنده جنگ بین دو ابر قدرت بودند. در سالهای اخیر تسلیح هستهای هند و پاکستان نقش در مقیاس کوچکتر داشته است که از تکرار جنگهای گذشته جلوگیری کرده است.
نتیجهگیری
تاکنون دو تجربه برای حفظ و ارتقاء امنیت ملی کشورها در جهان ثبت شده است
یکی توسعه سیاسی توسعه اقتصادی توسعه ارتباط با افکار عموم مردم جهان وتوسعه علوم وفنون نظامی بازدارنده و تدافعی که توامابا هم انجام میشوند.
و دومی نگاه و عمل امنیتی – نظامی بستن فضای سیاسی و جلوگیری از رقابت نخبگان در کسب قدرت سیاسی . اولی پایدار موفق و کار ساز بوده و دومی عملا موفق نبوده است و امنیت ملی را در زمان طولانی تامین نکرده است.